جدول جو
جدول جو

معنی مشق نویسی - جستجوی لغت در جدول جو

مشق نویسی
العمل في المنزل
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به عربی
مشق نویسی
Scribbled
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مشق نویسی
griffonné
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مشق نویسی
gekrabbeld
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به هلندی
مشق نویسی
maandishi yasiyosafi
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مشق نویسی
gekritzelt
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به آلمانی
مشق نویسی
bazgrany
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به لهستانی
مشق نویسی
написанный каракулями
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به روسی
مشق نویسی
написаний каракулями
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مشق نویسی
তামাশা
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به بنگالی
مشق نویسی
بکھیرا ہوا
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به اردو
مشق نویسی
ขีดเขียนไม่เรียบร้อย
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به تایلندی
مشق نویسی
落書き
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مشق نویسی
garabateado
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مشق نویسی
潦草的
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به چینی
مشق نویسی
כתב בלא סדר
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به عبری
مشق نویسی
rabiscado
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مشق نویسی
karalama
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
مشق نویسی
dicoret-coret
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مشق نویسی
उलझा हुआ
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به هندی
مشق نویسی
scritto in fretta
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مشق نویسی
낙서
تصویری از مشق نویسی
تصویر مشق نویسی
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پشت نویسی
تصویر پشت نویسی
نوشتن مطلبی در پشت کاغذ، نوشتن در پشت سند یا حواله که پول آن به کس دیگر پرداخت شود
فرهنگ فارسی عمید
(پُ نِ)
نوشتن در پشت سند یا حواله برای انتقال آن به دیگری. ظهرنویسی
لغت نامه دهخدا
نوشتن در پشت سند برای انتقال آن بدیگری عمل ظهر نویسی، کسی که بنفع او پشت نویسی شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشت نویسی
تصویر پشت نویسی
((~. نِ))
نوشتن در پشت سند برای انتقال آن به دیگری
فرهنگ فارسی معین